گاهی اوقات ما درباره ی مهارت های خود در امور مختلف دچار نوعی شکاف مهارتی هستیم.

اما این شکاف ریشه در چه چیزی دارد؟

چه مشکلاتی برای ما ایجاد میکند؟

و چگونه باید برای پر کردن این شکاف راه حلی داشته باشیم؟

شکاف مهارتی چیست؟

توجه کرده اید که وقتی فارغ التحصیل میشویم چقدر پیگیر مدرک خود هستیم و با یک عالمه حس خوب بعد از گرفتن مدرک فکر می کنیم آماده انجام آن کار هستیم  .آمار زیادی از دانشجویان فارغ التحصیل همین افکار را دارند. ولی به خوبی میدانیم که مدرک تحصیلی کافی نیست در کنار مدرک تحصیلی باید مهارت انجام آن کار را داشته باشیم و نبود مهارت های کافی معضلی به نام شکاف مهارتی را ایجاد میکند. 

بحران شکاف مهارتی:

پایین بودن سطح بهره بری از موفقیت

نداشتن و به سختی پیدا کردن شغل مناسب

پیشرفت و ارتقا پیدا نکردن در حوزه ی شغلی خود

از منظر دیگران شخیصی بی کفایت خوانده شدن

راه حل چیست ؟

در مقاله قبلی موضوعی بنام توهم آگاهی را مورد بحث قراردادیم و در این رابطه صحبت کردیم که قبول کنیم همه چیز را نمیدانیم بعد از آن باید کنجکاو باشیم برای یاد گرفتن آن موضوع و به دست آوردن مهارت های لازمه. در طراحی مد و خیاطی وقتی علم آن را به دست آوردیم حالا باید برای به دست آوردن مهارت تلاش کنیم. در هر زمینه ای که قرار است کسب تخصصی داشته باشیم به یاد بیاوریم که دو نوع مهارت لازمه کار ما هست :1)مهارت های عمومی 2)مهارت های مختص به حرفه خود. مهارت های عمومی یا مهارت های نرم مهارت هایی هستند که قابل سنجش و اندازه گیری هستند مثل تعامل مثبت با افراد یا همکاری با دیگران و همچنین خلاقیت و ابتکار. مهارت های مختص به حرفهای خود هم مثلاً در خیاطی ,یعنی طریقه اندازه گیری را بلد باشیم بدانیم که چه ابزارهایی برای رسم الگو و برش دوخت نیاز است با انواع ایرادهای دوخت آشنا باشیم.

منظور ما این است که فقط دانستن کافی نیست و تکرار همراه با آگاهی مهم است که بتوانیم شکاف مهارتی خود را پر کنیم.

 نمودار معروف فراموشی ابینگهاوس : 



فرض کنیم که مهارت نازک دوزی را یک بار خواندیم و کامل یاد گرفتیم یا میزانی از آن محتوا را که یاد گرفتیم صددرصد مطلب را در نظر میگیریم. ۲۰ دقیقه بعد از 100% مطلبی که یاد گرفته ایم تبدیل به ۵۸ % می شود یک ساعت بعد تبدیل به ۴۴ % میشود که این مطلب یادمان بماند ۹ ساعت بعد ۳۶ % از  آن محتوا را به خاطر می آوریم و یک روز بعد ۳۳ % آن مطلب را. دو روز بعد ۲۸ % و  6 روز بعد ۲۵ % ,31روز بعد ۲۱ % آن مطلب را به خاطر می آوریم. نکته جالب در این نمودار این است که فراموشی در روز اول اتفاق می افتد باید توجه کرده باشید که 100% مطلب تبدیل به ۳۳ % شده است یعنی ۶۷ % کل محتوای که به خورد مغزمان داده ایم به فراموشی سپرده است در ۳۰ روز بعد از روز اول فقط ۱۲ % مطلب را فراموش کرده‌اید. ما باید قبل از ۲۴ ساعت همان محتوا را مرور کنیم و تمرین و تکرار فراموش نشود پس از تمرین و تکرار و مرور ما باید به چه شکل باشد که درصد فراموشی را به حداقل برسانیم .

به یاد بیاوریم که در ۲۴ ساعت اول مطالب تا ۳۳ % فراموش شده بود با  مرور مطالب یک شیب نزدیک به ۱۰۰ % داریم که به خاطر می‌آوریم مطالب فراموش شده اما باز متوجه می شویم با شیب ضعیفی شروع میکند برای فراموشی مطالب. طی مرور روز سوم این شیب ضعیف و ضعیف تر می شود و در طول هفته هر چقدر مرور و تمرین و تکرار بیشتر باشد این شیب فراموشی کندتری خواهد شد و تقریباً مطالب را کاملاً به خاطر می آوریم .

راه حل بعدی یادگیری کریستالی ست که شکاف مهارتی را پر میکند این است که مطالب را خورد خورد یاد بگیریم نه بصورت یکجا و یک مرتبه .به خاطر همین است که دوره های بلند مدت بازدهی بیشتری خواهد داشت.

راه حل بعدی برای پر کردن شکاف مهارتی متمرکز بودن خود هست یعنی میزان توجه و تمرکز خود را بالا نگه داریم پیشنهاد من این است که مدیتیشن را برای افزایش خودآگاهی و تمرکز فراموش نکنیم و حتماً می توانیم از خدمات اپلیکیشن آرامیا آخرین تلاش را برای افزایش تمرکز و خدا گاهی را دارد بهره ببریم. 

دارم از این مطالب لذت برده باشید .