کامل گرایی یا perfectionism
امروز می خواهیم در رابطه با کامل گرایی بحث کنیم .
در ابتدا باید بدانیم که چیست ؟
و بعد بدانیم چرا بده ؟
و چه نشانه هایی دارد ؟
و در آخر چه راهکاری برای مدیریت این ویژگی میتوانیم داشته باشیم؟
ابتدا تعریفی از کامل گرایی را مطرح کنیم :
کامل گرا کسی است که استانداردهای بالایی دارد و بهترین نتیجه و کامل ترین نتیجه خواسته ی این فرد است و کوچکترین نقصی را نمی پذیرد و همین مسئله مانع ادامه انجام کار و تلاش او میشود.پس کامل گرایی یعنی استانداردهایی که ضررهایش بیشتر از جنبه های مثبت آن است.منظور این است که این استانداردهای بالا نباید ما را از هدف اصلی دور کند و بیشتر توجه ما را به حاشیه جلب کند.پس باید بتوانیم توان وامکانات خود را به نسبت این استانداردهای بالا درست تخمین بزنیم ونیز بهایی که قرار است برای رسیدن به آن نتیجه بپردازیم.
البته که داشتن استانداردهای بالا بدنیست چرا که خیلی هم خوب است و گاها ایجاد کننده ی انگیزه ی ادامه تلاش ما برای دستیابی به دستاوردها و اهدافمان است. اما زمانیکه این استانداردهای بالا از ما نتیجه ای بی نقص و کامل را بخواهد باید آگاه باشیم که مانع رشد ما هستند چرا که پیش فرض تصور اشتباهی را در ما ایجاد میکند که تلاش کردن زمانی معنا پیدا میکند که به بهترین و کامل ترین نتیجه برسیم نتیجه ای که ممکن است گاها در دنیای واقعی وجود نداشته باشد.چرا که خود این دنیا کامل نیست. پس ما بصورت مطلق نمیخواهیم کامل گرا باشیم اما اگر بصورت متعادل این وژگی را داشته باشیم اتفاقا در درست زندگی کردن من هم موثر است.چرا که تلاش ما برای کیفیت بهتر زندگی و رشدمان است.
پیامد های بد کامل گرایی:
پیامد بسیار بد این تصور و انتظار ما را از عملگرایی دور میکند و نه تنها وقت و انرژی ما را میگیرد بلکه به اعتماد به نفس ما هم آسیب جدی ای وارد میکند.پس باید تا الان متوجه شده باشیم که این توقعات بد نیستن ولی آیا به ازای هدر دادن زمان طلایی و عمر و انرژیمان ارزشش را دارد ؟(پس شخصی که خواهان نتیجه ی مطلوب (نه کامل ترین نتیجه ) است بخوبی با مسئله ی اولویت بندی آشنایی دارد.)
این افراد معمولا به توصیه های دیگران خیلی اکتفا نمیکنند چون این تصور را دارند که من همیشه به بهترین نتیجه فکر میکنم پس دیگران چه توصیه ی بهتری دارند؟ و معمولا همه چیز را میخواهند به تنهایی انجام دهند.و به تیم ورک و کار گروهی علاقه ای ندارند و همه یمراحل کار را میخواهند به تنهایی انجام دهند.چراکه ما در دنیایی زندگی میکنیم که موفق ترین کارها اکثرا پشتشان یک تیمی از افراد بوده است.
گاها این افراد نه تنها مانعی هستند برای رسیدن به اهداف خود بلکه مدام خوب و بد را برای دیگران تشخیص میدهند و اعمال دیگران را ارزیابی میکنند و گاها به سرزنش کردن دیگران مشغول هستند.و تفکر همه یا هیچ و سیاه یا سفیدی که دارند که باعث میشود در ارتباطات خود یا حتی در محیط کاری خود کوچکترین نقصی در خود یا دیگران را نپذیرندو ممکن است کاری که میتواست با این شرایط هم به سرانجام برسد از ادامه دادن آن بخاطر آن نقص کوچک صرف نظر کنند.این افراد نه تنها باعث طرد شدن خود از بقیه میشوند و حتی گاها بسیاری از ارتباطات موثر خود را از بین میبرند و این ویژگی میتواند تبعات بسیار بدی را به همراه داشته باشد.
تجربه ای که خودم از این مسئله داشتم اکثرا خودم را با کمال گرایی هاییم عقب انداختم و خیلی از کارها را شروع نکردم چون این تصور را داشتم که قرار نیست در آنها بهترین باشم اما زمان و فرصت های زیادی را ازدست دادم تا متوجه شدم نوزادی که تازه شروع به راه رفتن میکند توقع دویدن را از خود ندارد.
در ادامه به نشانه هایی از کامل گرایی میپردازیم :
آیا شما هم این باور را نسبت به خود دارید که باید بی نقص باشم چون اشتباه بی اعتبارم میکند ؟
باید در پاسخ بایدبگویم هیچ فرد موفقی در جهان پیدا نمیکنید بارها از طریق عبور از پل اشتباه و شکست راه موفقیت های بعدی را کوتاه نکرده باشد.مهم نیست شما هم آدم اشتباه کاری باشید مهم این است که بعد از هر اشتباهی تصمیمی برای ترمیم آن اشتباه گرفته شود که احتمال تکرار آن را کم کنید.
این تفکر را دارند یا کاری نمی کنم یا باید کامل انجامش دهم.
وقتی کاری نقصی دارد احساس خوبی به خودم ندارم و ادامه ی کار برایم سخت میشود.و دیدگاه من به خودم کاملا بسته به بی نقص بودنم دارد.
حتی فکر شکست خوردن مرا به وحشت می اندازد و …..
راهکارهایی برای کنترل کامل گرایی منفی :
خودآگاهی :
قدم اول برای هر مسئله ای آگاه بودن یا به نوعی ذهن آگاهی است.و این آگاهی را نسبت به خودم داشته باشم که عملکرد من افکار من نیستند.
خویشتن دوستی و دگر دوستی :
با خودت مهربان باش و حسادت و شرم و احساس گناه داشتن و غبطه خوردن را کنار بذار.در طول روز برای مدیتیشن وقت بگذارید.
وقتی کسی دردی میکشه و شما سعی در درک کردن آن داری و برای کاهش درد آن فرد تلاش میکنی یعنی دگر دوستی را در خودت تقویت کرده ای.
درونی کردن انگیزه:
برای خودتان خرده انگیزه های ایجاد کنید و قدم های برای آن بردارید حتی با وجود امکانات کم.
اصلاح اطلاعات و باورها :
باید بدانیم که هیچوقت اول کار خود را با وضعیت فعلی برترین ها مقایسه نکنید.
دیدگاهتان را بنویسید