مد و محیط زیست
ما در مسائل محیط زیست اکثرا موضع صحبت ما مسئله آب بوده است.اما مسئله ی کمرنگ ولی آسیب زایی که قابل توجه ما قرار نگرفته بود مسئله خوراک و پوشاک ماست.ما فقط یک کره ی زمین داریم و بشر باید به نحوی از این کره استفاده کند که آیندگان ما هم از این مسئله بی بهره نباشند تا حداقل یک زندگی معمولی را تجربه کنند.
برداشت من این است تا سبک زندگی ما قدری بهتر اداره نشود وعادات ما نسبت به مصرف مواد و انرژی و سبک زندگی که متناسب با سطح اقتصادی ونوع فرهنگ کشور است بصورت جدی بازنگری نشود مسائل زیست محیطی حل نخواهد شد.و باید بدانیم که مد و تغذیه را در کنار بقیه مسائلی که در حفظ محیط زیست نقش دارند در نظر بگیریم.
ضمن احترام به تمام صنایع باید عرض کنم که ما هیچ صنعتی را بصورت صد درصد صنعت بد نمیخوانیم و صد البته همه ی صنایعی که وجود دارند در کنار نواقص خود منافع قابل توجهی هم برای جوامع بشری داشتند.هدف ما این است که با آگاهی بتوانیم استفاده ی بهینه و آمیخته تر با محیط زیست از این صنایع داشته باشیم.
صنعت مد دومین صنعت آلوده کننده جهان است و چیزیکه ما امروز درمورد صنایع بیشتر مد نظر قرار می دهیم 2 تا فاکتور هستیکی مصرف آب و دیگری میزان گازهای گلخانه ای به ویژه دی اکسید کربنی که تولید میکنند.مسئول 20 درصد مصرف آب جهان و 10 درصد تولید دی اکسید کربن سالانه صنایع نساجی و صنایع تولید لباس هستند.البته که این اثرات مستقیم هستندو چیزیکه ما بطور غیر مستقیم معمولا در این شاخص ها در نظر میگیریم موضوعاتی نظیر حمل و نقل و توزیع آنها و همچنین بازیافت به انواع و اقسام لباس و پوشاک.
مسئوله ای که به آن توصیه میشود در استفاده ی از پوشاک اورگانیک و پنبه ای که دوام بیشتری داردو حتی برای سلامت پوست و بدن مفید است اتفاقا باز برای محیط زیست آسیب زا ترهستند چرا که تولید سالانه پنبه قریب به 210 میلیارد متر مکعب آب مصرف میکنند شما تصور کنید برای تولید یک تیشرت چیزی نزدیک به 2700 لیتر آب بطور مستقیم مصزف میشود و در سال تقریبا بیش از 90 میلیون تن هم زباله تولید میکند. و حتی 35 تا 40درصد ماکروپلاست هایی که در اقیانوس رها شده یعنی سالی حدودا 200 هزار تن بخاطر صنعت مد است. به همین علت وقتی در مورد توصیه به استفاده از یک تیپ خاصی از پوشاک صحبت میکنیم باید فاکتورهای متغییرهای زیادی را در نظر بگیریم .
چیزیکه فکر میکنم بتوانیم بحث را در این رابطه تقسیم بندی کنیم تمرکز بر روی موضوع فست مد است از سال 2000میلادی به بعد فست فشن یعنی محصولاتی که توسط کمپانی های خیلی بزرگ و جهانی در حال تولید و گسترش است که کیفیت را فدای کمییت کرده اند وقیمیت این محصولات را پائین آورده ضمن تمرکز بر تولید بیشتر.چرا یک پروسه ی سریع و کم هزینه ای را طی میکند که اتفاقا رنج خاصی از مشتری های خود را هم دارد. البته که از لحاظ اقتصادی برای ما مصرف کننده ها مقرون به صرفه تر است وکمد لباس ما تنوعی از لباس است اما در مجموع میزان هزینه ای که ما بایت تهیه لباس پرداخت میکینیم نسبت به 20 سال پیش کاهش چشمگیری داشته است.و این خود نشاندهنده ی این موضوع است که ما دائما درحال تولید محصولاتی هستیم که میتواند تبدیل به زباله شود.و مدت عمر استفاده از لباس هایمان کم و کمتر میشود بخاطر اینکه ما تنوع لباس در پیش گرفته ایم وتوانایی ما برای خرید بیشتر این محصولات هم بیشتر شده است. که متاسفانه عمدتا در کشورهای در حال توسعه قوانین سفت و سختی نداریم و یا اولویت ما مردم نیست و این مسئله تخریب محیط زیست را دو چندان میکند.میزان آبی که مصرف میکنند و میزان دی اکسید کربنی که تولید میکنند و باعث گرمایش کره ی زمین میشوند.آماری که برای این موضوع وجود دارداز حدود 20 درصد تولید جهانی کربن دی اکسیدی حدود 8 تا 10 درصد آن مربوط به صنعت مد است.
.مخاطب این نوع بازار اکثرا تینیجرها و نوجوان ها هستند و نیز افرادی از جامعه که توان کمترمالی ای دارند و هم کمتر وقت وزمان دارند و اصولا دغدغه حوزه ی محیط زیست را دارند. و این صنایع به حدی قدرتمند میشوند از لحاظ مالی که این قدرت ضمانت بیمه ی این تولید کننده ها میشود از اینکه کسی آنها را به چالش بکشانند چرا که توانمند میشوند برای خرید مدیا و مشتری های بیشتر و فرارهای مالیاتی.
فاکتور دومی که حائز اهیمت است بخشی است که ممکن است آن را مرتبط با محیط زیست نبینیم اما وقتی گریزی بزنیم بر فاکتورهای توسعه ی پایدار قطعا متوجهش میشویم.
موضوعاتی که توجه ما را باید در پروسه ی تولید جلب کند از جمله مسئله کارگر هایی که در این حوزه فعالیت میکنند و اینکه چطور مواد اولیه آنها تولید میشود و چطور در بازار عرضه میشود و چطور بازاریابی صادقانه ای دارد و چه ویژگی هایی را قائل هستند برای تیپ بازاریابی خود تا بتوانند مردم را به مصرف و خرید بیشترقانع کنندو درواقع درمورد حوزه ی انسانی که درگیر با مسئله تولید و پروسه تولید هستند.
پس باید متوجه شده باشیم که اگر ما انسانها نسبت به این موضوع همچنان غافل بمانیم میتواند اثرات محیط زیستی مخرب و غیر قابل جبرانی داشه باشد چرا که ما نیازمند تغییرات اساسی هستیم و کمک ما به این تغییرات چگونگی اصلاح سبک زندگی ما و جهت دهی آن هم راستا با موضوع حفظ محیط زیست است.
دیدگاهتان را بنویسید